دفن شبانه ی نور

آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

دفن شبانه ی نور

+ نجف باشی یا بقیع ،

از زهرای خدا بگویی 

یا 

از علی ِخدای اعلی

طعم غربتشان یکیست

 

 

+اگه سجاده پهن کردین ..

اگه اندازه ی الله اکبر حواستتون به خدا بود ..

 

اگه سر نماز اونجا که سرتون رو خاک میخوره بغضتون از چشمتون جاری شد

 

ما رو هم دعا کنید ،

برای دغدغه هامون دعا کنیم برای اهداف و آرمان هامون

 

برای بار ِ امانتمون ..

 

 

 

 

روضه خوانی بلد نیستم

تصاویر را که مرور می کنم

دلم آنقدر کم می آورد که دوست دارد

برود بنشیند پای غصه های یک درب ِ چوبی ِ نیمه سوخته

سیاه و سپید های تاریخ کمترین جمعیت انسان ها رو تشکیل میدن

ما خاکستری ها باید مراقب باشیم

که تو این تونالیته رنگی سفیدیمون به سیاهیمون بچربه

اونایی که با رنگ کار کردن میفهمن

وقتی تو 20 واحد رنگ سفید یه نصف واحد رنگ سیاه بیفته واسه خاکستری شدن

و خاکستری موندنش کافیه

همین خاکستری کم رنگ رو اگه بخوایم سفید کنیم

باید کلی از رنگ سفیدمون مایه بذاریم

باید حواسم به کارهای سیاهم باشه .. باید

 

+ فاطمیه اس اما دلم روضه ی ابولفضل می خواد

به خدا دست خودم نیست ..



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |